فصل اول این کتاب به معرفی روش و مبانی آن، فصل دوم به بررسی اسامی سُوَر و آیات منتخب و فصل سوم به مثالها و ارزیابی عملکرد روش اختصاص دارد.
در بخش معرفی اجمالی کتاب آمده است: تصور کنید در فهرست اسامی سورهها، نامی نظیر فصلت را مشاهده کردهاید. ممکن است در ابتدای برخورد با نام این سوره، اطلاعات کمی برای خواننده حاصل شود. در این کتاب روشی ارائه میشود که با کمک آن میتوان معلومات بیشتری را از اسامی سورهها استخراج کرد. به عبارت دیگر با کمک روش، زمانیکه فرد نام سوره مبارک فصلت را شنید، متوجه خواهد شد که در این سوره مباحثی پیرامون قرآن کریم نیز آمده است. با اتخاذ چنین روشی لیست اسامی سورهها را میتوان تبدیل به یک فهرست موضوعی کرد. فهرستی که قابلیت کاربرد و رجوع به موضوعات مختلف جهت حل مسائل را دارد.
قاعده کلی روش به این نحو است که اسامی سُوَر به همراه آیه یا آیاتی که دارای ارتباط خاصی با این اسامی هستند، در نظر گرفته میشوند. آنگاه، ذهن جهت حل مسئله، از اسم سوره به سمت آیه یا آیات خاص مرتبط با آن هدایت شده و سپس از آن آیه یا آیات به محتوای موجود در سوره هدایت میگردد. در ارتباط میان نام سورهها با آن آیات خاص، اسرار و شگفتیهایی وجود دارد که در ضمن بیان روش و حل مثالهای کتاب، قابل درک است. در فصل دوم کتاب، نمونهای از این لطائف آورده شده است.
خروجی این روش به شکل سورهمحور است. یعنی اینکه سوره یا سورههایی با موضوع نزدیک انتخاب میشوند و سپس مورد مطالعه قرار میگیرند.
جهت استفاده از این روش، مراحلی در نظر گرفته شده تا از برداشتهای ناصوابی که ممکن است در این زمینه صورت بگیرد، جلوگیری شود. جهت ارزیابی و کارآیی این روش از مثالهای متنوعی در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی در فصل سوم استفاده شده است.
سوال: تفاوت این روش با استفاده از نرمافزارها در جهت حل مسئله چیست؟ تفاوت اصلی در این است که با کمک روش مذکور و به شکل قاعدهمند میتوان به یک انس ذهنی با معارف قرآنی جهت کاربرد در زندگی رسید. بهگونهای که با حفظ آیات محدود و تحلیل اسامی سورهها میتوان به شبکهای از موضوعات گوناگون قرآنی دست یافت. لذا یکی از ثمراتی که انتظار میرود پس از مطالعه کتاب نصیب خواننده شود این است که بتواند معلومات بیشتری را از اسامی سورهها استخراج بکند. بهگونهای که اگر قبلا با مشاهده نام سوره مائده اطلاعات کمی برایش حاصل میشد، پس از آموختن روش بتواند محدوده دانش استخراجی خود را نسبت به نام سورهها، گسترش دهد.
امید میرود که با این روش بتوان به افقهای تازهای در حوزه علوم قرآنی دست یافت. از آنجاییکه روش کتاب نوپا است، طبیعی است که خالی از نقص نخواهد بود. لذا نقد و ارزیابی محتوای کتاب از سوی خوانندگان گرامی، نقش بسیار مهمی را در تکمیل این مسیر خواهد داشت.
در بخش دیگری با عنوان «نکات مهم قبل از مطالعه کتاب» میخوانیم: در این کتاب نکات و پیشفرضهایی وجود دارد که برای دفع شبهات و برداشتهای نادرست از روش، ارائه میشود:
الف) با این روش نشان داده میشود که چینش اسامی و ترتیب سورهها به همین نحو کنونی و مشهوری که در اختیار همگان است، مطالب زیادی را برای خواننده آشکار میکند.
ب) سوال مهم: در حال حاضر جهت استخراج پاسخ سوالات از قرآن نظریات مختلفی وجود دارد. نظیر اینکه برخی قائل به این هستند که میبایست حداقل یک دور کامل و با دقت قرآن را با محوریت سوال خواند یا برخی دیگر از نرم افزارها استفاده میکنند. در این حالت روش کتاب چه جایگاهی در حل مسائل دارد؟ بهطور کلی مزایا و معایب روش مذکور چیست؟
پاسخ: این روش ابزار مکملی است در خدمت سایر روشهای دیگر که با ایجاد یک انس ذهنی با موضوعات مختلف، منجر به افزایش دقت تحلیل در روشهای فوق میشود.
مزیت روش: با اجرای قواعدی میتوان یک انس ذهنی را با اسامی سورهها و آیات مرتبط جهت تشکیل یک منظومه معارف قرآنی ایجاد کرد. به عبارت دیگر، با کمک این روش میتوان دامنه معلومات استخراجی از اسم سوره را گسترش داد. سپس از این معلومات بصورت کاربردی در زندگی استفاده کرد.
معایب روش: الف) نحوه پاسخ گرفتن از آن به شکل احتمالی است. یعنی اینکه در برخی موارد میتوان به کل جواب رسید و در برخی مواقع به بخشی از جواب و در برخی از مواقع جوابی یافت نمیشود. به همین علت در قبل ذکر شد که این روش مکمل روشهای دیگر جهت انس با معارف قرآن کریم است. ب) ممکن است در سورههای دیگر موضوعاتی وجود داشته باشد که در این روش یافت نشده باشند. ج) در روش مذکور میتوان با تحلیل اسم سوره به بخشی از محتوای سوره دست یافت نه تمام محتوای سوره. به عبارت دیگر، اثبات وجود مطلبی در یک سوره به معنای نفی سایر محتوا نیست. مثلا وقتی بیان میشود که در سوره مائده سخن از داستان حواریون و عیسی(ع) شده است به معنای این نیست که محتوای غیر آن را در سوره نفی کند. چنانکه با اثبات وجود خورشید در آسمان، وجود ماه نفی نمیشود.
البته برای کارآمدی روش از مثالهای مختلفی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در فصل سوم استفاده شده است. همچنین در فصل دوم ارتباط میان اسامی سُوَر با موضوعات سورهها به شکل مفصلی مورد بررسی قرار گرفته و شگفتیهایی از این ارتباطها نشان داده شده است.
ج) یکی از اهداف نگارش این کتاب، سوق دادن افراد به سمت مطالعه روزانه منظم و انس با قرآن کریم است. لذا بیشترین تاثیرگذاری این روش در زمانی است که فرد قرائت منظم روزانه قرآن کریم در حداقل نصف و یا یک جزء از آنرا داشته باشد. به عبارتی این کتاب صرفا یک روشی را به عنوان وسیله و ابزار جهت غواصی بهتر در اقیانوس معارف قرآن کریم در اختیار خواننده قرار میدهد.
د) برای ارزیابی و اعتبار روش کتاب از مثالهای متنوعی در حوزههای مختلف علمی در فصل سوم استفاده شده است. مثالها و سوالاتی نظیر اینکه چه بسترها و راهکارهایی در قرآن کریم پیرامون حفظ وحدت جامعه وجود دارد؟ چه بسترهای قرآنی پیرامون اقتصاد مقاومتی و تلاش در جهت رشد اقتصاد جامعه وجود دارد؟ نحوه برخورد با بیگانگان در سیاست خارجی چگونه باشد؟ مسئولیت پدر در مقابل فرزند چیست؟ سختیهای زندگی ناشی از چیست؟ جامعه ایمانی چه شاخصههایی دارد؟ رعایت چه نکات اخلاقی در استفاده از شبکههای مجازی اجتماعی لازم است؟
و) در فرآیند روش کتاب دو سطح مختلف وجود دارد. در سطح اول اسامی سورهها تحلیل میشوند و در سطح دوم آیه یا آیات منتخبی هستند که طبق اصول و قواعدی به این اسامی ارتباط داده شدهاند. آیات منتخب دارای ویژگیها و شگفتیهای خاصی هستند که به شرح زیر بوده و از نوآوریهای این روش است:
۱) اسم سوره در آنها وجود دارد و ذهن پس از مشاهده نام سوره به سمت آن آیات هدایت میگردد.
۲) واژگان موجود در آیات منتخب دارای ارتباط شگفتی با محتوای سوره میباشند چنانکه در فصل دوم بررسی شدهاند و قطرهای از اسرار و اعجاز قرآنی را آشکار کردهاند. این واژگان شبیه به کلیدهای دانش هستند که با بررسی آنها میتوان به موضوعات مختلف در یک سوره پیبرد. لذا پس از آموزشهای لازم نشان داده خواهد شد که با بررسی اسامی سورهها و تعداد محدودی آیات که با آنها در ارتباط هستند میتوان به یک منظومهای از معارف قرآنی دست یافت.